ایمان عملی
فروردین 6, 1399
ارسال شده توسط میلاد صمیمی
642 بازدید

خداوند در قرآن می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید.
بسیاری از افراد در زبان ظاهر به خداوند اعتقاد دارند ولی در عمل ایمانشان بسیار سست است. در واقع این ایمان قلبی نیست و تنها بخاطر اینکه پدر و مادرشان مسلمان، یا مسیحی یا یهودی یا … بوده اند آنها نیز آن دین را پذیرفته اند.
تفاوت بسیاری است بین شخصی که به اعتقادات خود ایمان قلبی دارند و شخصی که درباره اعتقاداتش هیچ تحقیق و تفکری نکرده است.
در این فایل به بررسی موضوع ایمان قلبی و ایمان زبانی می پردازیم.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما دوستان گرامی هستیم.
میلاد صمیمی
مدرس تحول فردی
خیلی لذت بردم استاد جان،هر وقت داخل ذهنم بررسی میکنم که ایراد کارم کجاست،آخرش میرسم به ایمان
ایمان به اینکه خدا کارشو خوب بلده انجام بده فقط کافیه عمل کنی به آنچه که بهت گفته میشه.
چند وقت پیش یه خبری رو خوندم که نوشته بود یک نهنگ که داخل دریا مرده بود،بعد از چند روز رسیده به ساحل(این اومد تو ذهنم که نیاز نیست کار خاصی بکنی همونطور که نهنگ مرده نمیتونه کار خاصی بکنه و اون نهنگ فقط سپرده شد به جریان اب((جریانی که خدا هدایتش میکنه)) و خیلی طبیعی به ساحل رسید.
ساحل دلت را به خدا بسپار،خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد.
سلام به همگی.
خوب موضوع ایمان.
ایمان به خداوند هر چه قدر بیشتر باشه ما نعمتهای بیشتری رو دریافت میکنیم.
همه ما به منبع متصلیم؛ همیشه بودیم و خواهیم بود؛ چون جزئی از خداوند هستیم.
ولی این اتصال میتونه با شلنگ آب کولر باشه.
یا بزرگتر با شلنگ معمولی.
یا لوله آب که بزرگتره و همین طور الی آخر…
این لوله های چاه آب که بزرگن و چه آب زیادی ازشون خارج میشه.
پس به میزانی که ایمان ما بیشتر باشه؛ حجم خروجی اون آب بیشتر میشه و نعمتهای بیشتری رو دریافت میکنیم.
ما هر لحظه باید روی خودمون کار کنیم تا ظرف ایمان و توکلمون بزرگتر بشه. تا اتصالمون قویتر و بزرگتر بشه.
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ ایمان بیاورید.
خیلی جالبه که اینجا خداوند به کسانی که ایمان آوردن؛ امر میکنه، که ایمان بیاورید.
یعنی اینجوری نیست که بگی من ایمان آوردم و تموم.
بلکه باید در مقام عمل هم به خدا ایمان داشت. و ایمان همراه با عمل صالح هست که منجر به نتایج میشه.
ای کسانی که ایمان آورده اید و عمل صالح انجام داده اید. تو قران ایمان و عمل صالح به همراه هم میان.
خدایا ما را به راه راست، راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای؛ هدایت کن.
در پناه خدای مهربون باشین.
سلام استاد عزیز سپاسگزارم بابت فایل ایمان عملی
استاد شما در این فایل گفتین کسی که مثلا این قوانین رو میدونه و به افرادی میشناسه نمییگه در واقع ایمان نداره به خدایی که حمایت کنندشه
استاد خب کسی که تصمیم گرفته به کسی نگه چی راستش من قبل اشنایی با این قوانین همواره فردی بودم که به افراد نزدیک خوانوادم مشاوره میدادم و ارامشون میکردم و بهشون راهکار میدادم طوری که خب برای اینکه اونا رو از حال بد دربیارم خیلی باهاشدن حرف میزدم به یه جایی رسید که گفتم من انقدر برای بقیه مایه گذاشتم چرا اخر محکوم شدم به شکست چرا خودم انقد اوضام داغون شده چرا اصلا هیچکی نخواست به من کمک کنه حالمو خوب کنه یا همون افرهد وقتی به نوفقیت رسیدن منو مسخره کردن یا خوبیه منو فراموش کردن ولی برای هیچکدومشون راه درستو مثل من با ارامش بهم بگه نبود اونوقت بودکه تصمیم گرفتم دیگه کاری به بقیه نداشته باشم چیکار میکنن و نمیکنن خودمو بسازم خودم انقدر به ثروت برسم که دیگه حسادتی درمن نباشه کنبودی نباشه اگه میخوام چیزی بببخشم و اینکه از نتایجم با شیوه ای که میخوام خدارو معرفی کنم نه حرف نه متقاعد کردن کسی واون زمانها بود که با قوانین آشنا شدم من دوست دارم هرکسی که هست رو حتی عزیزترین فرد زندگیم رو به خدا بسپارم و به شیوه خودم زندگی کنم اخه من به شدت پیرو و مطیع باورهای افراد زندگیم بودم اونا میکفتن ماست سیاهه منم میگفتم سر هر چیزی مشورت مبکردم واقعا میخوام تو این راه تنها باشم تنها انتخاب کنم خودم رو تجربه کنم نه تایید و تحسین کسب رو مثلا بهشون بگم اونام بکن ایول این خوبه و مسابقه بدم باکسی
واز طریفیم چون من این طریق رو دوست دارم ولی نگرانم هستم خدا ناراضی باشه یا من ادم خودخواد و حریص و بدیم که همچین خواسته ای دارم از شما استادان عزیزم ممنون میشم راهنماییم کنید که راه درست چیه انتخاب درست چیه .باسپاس از شما
سلام دوست گرامی، وقت شما بخیر و شادی
در رابطه با نشان دادن نتایج خود با عمل نه با حرف، کاملا درست گفتید. منظور بنده هم همین بود که به افرادی که به این قوانین اعتقاد دارند کمک کنیم.
برخی اوقات میدانیم که افراد در مدار شنیدن این آگاهی ها هستند، پس با اعتماد به نفس برایشان توضیح می دهیم. و این همان زکات علم است.
ولی اگر افراد در مدار شنیدن این آگاهی ها نیستند به هیچ عنوان نباید تلاشی برای متقاعد کردنشان انجام دهید.
در مورد قسمت آخر پیام شما هم پاسخ این است که آیا رسیدن به خواسته های شما بر خلاف رضایت خداوند است؟ پاسخ به این سوال ارتباط مستقیم دارد با نیت شما از رسیدن به خواسته هایتان.
می خواهید ثروتمند شوید که به اطرافیانتان فخر بفروشید؟ یا از ثروت خود برای لذت بردن از زندگی تان و استفاده در راه رضایت خدا استفاده کنید ؟
به قول خداوند، ما از آنچه شما در سینه دارید آگاه هستیم.
این فرمول در مورد تک تک خواسته های شما در زندگی تان صادق است.
در پناه الله یکتا باشید انشالله…
سلامی دوباره به شما استاد عزیزم بابت پاسختون بینهایت سپاسگزارم
استاد من هرچی فکر کردم دیدم نمیخوام به کسی پز موفقیتهامو بدم من میخوام فقط تنهایی
این مسیرو برم با خدا با شما استایدم با دوستای هم فرکانسیم برای دیگران هم چون خانواده و مردم دیگر هم هدفم اینه که نتایجم با اونا صحبت کنم . خب یه سری راهنمایی کوجک کردم اینکه اخبارو نبینن بهتره و اینکه نگاه انسانی به خدا نداشته باشن بهتره و این که قانون شکرگزاری جز قوانین جهانه مثلا اینطوری گفتم که از جایی شنیدم همه این افرادمیخوان ثروتمند بشن به خواستهاشون برسن ولی لین حرفا رو باور نکردن منم راستشو بخواین با احتیاط بهشون میگفتم خب نه اینکه کامل نپذیرن منتها مثل یه حرف خوب ویا اینکه این اگاهی ها رو انگار میدونستن تایید میکردن گاهی وقتا فکر نمیکنم خوب شایدمن خوب بهشون نمیگم یا واقعا دلم نمیخواد کسی از اطرافیانم بفهمن من تو این مسیر حرکت میکنم علتشم شاید این بوده که بارها بخاطر دیگران انقدر نشستم پای نصیحت کردنشون وبا دل و جان بهترینها رو براشون خواستم که از خودم واقعاااا غافل شدم مثل مادرهاییی که فقط به فکر بچشونم و حس ترحم زیاد و دلسوزی برایشان منو از خودم غافل کرد من انرژی به اونا دادم اخرشم وقتی یه کوچولو موفقیت کسب کردم یا زمانی که یکم از خواستهامو گفتم چیزی جز حسادت و یامحکوم شدن به پز دادن و ادعا داشتن ندیدم یا هیچ وقت موفقیتی که قابل تحسین باشه کسب نکرده بودم که منم تحسین بشم و یا انقدر سرزنش شدم خودم و ایدهام مورد تحقیر و بچه گونه قرار گرفته و از طرفی اون افراد که به جایی رسیدن دیدم جاهایی چطور پشتمو خالی کردن و خودشون پز دادن من همه رو بخشیدم و خواستمم اینه که اینبار فقط به خودمم برسم به ثروت برسم به خودم ثابت کنم که من ارزشمندو لایقم خود واقعیمو تجربه کنم من نمیخوام به کسی فخر بفروشم و پز بدم من الانم میبینم همین افراد همون مقاومتها رو دارن به موفقیتهام و منم میخوام خودخواه باشم در این برحه چیزی که هیچ وقت نبودم نه به معنای پزدادن و قیافه گرفتن میخوام اینبار خودم برای خودم اولین نفربودنو رقم بزنم من که مسعول بقیه نیستم میخوام اونطور که میخوام زندگی کنم براشونم دعای خیرو برکت میکنم من این راهو که خودم به شکل دلخواهم رفتار کنم میخوام واقعا این جز رضای الهی نمیتونه باشه ؟اینم بگم من یه ترسی مخفی هم دارم انگار میترسم گذشته تکرار بشه من حتی با بودن با این افراد فکر میکنم ادم سابقم من میخوام زندگیم کلی تغییر کنه ولی با حرف زدن با این افراد در مورد مسیری که انتخاب کردم حس نکرانی میاد سراغم اینکه منم مثل اونام مثل اونا نتیحه میگیرم استاد من با شما و این دوستان بودنو دوست دارم ولی چون نمیخوام در مورد شما و افکار جدیدم در موردش با کسی چیزی بگم حس عذاب وجدان و گناه دارم من در تنهاییم حس قدرت میکنم اینکه تنهایی با انتخاب خودم بدون تایید کسی دارم تغییر میکنم این که میتونم بینهایت موفق بشم و خانوادم ببینن منم میتونم چون خیلی مقایسه شدم از بچکی و خیلی ارزوها داشتم که نشده بود این راه راه نجاتمه در مورد انفاقم و معرفی قوانین الهی میخوام به نتیجه برسم هرکس خودش درک کنه ازم الکو بگیره و البته با هدفی که برای این راه انتخاب کردم هرکسی خودش بخواداز اون هدفم بفهمه میخوام چی رو نشون بدم من خیلی بها دادم برای رسیدن به این مسیر مفت بدست نیومده میدونم لز طرف خداست و فضل خدا منم ولی من خیلی بها دادم هیچ بنده ای کمکم نکرده فقط خدا بوده که منو هدایت کرده بعد اون همه روزهای تلخ استاد طوری که وقتی من برای اولین بار این اگاهی رو فهمیدم یک ارامشی کل وجودم رو گرفت و لدتی تجربه کرده بودم که دررطول عمرم هرگز تجربش نکرده بودم من بازم همونو میخوام منتها پایدارتر و اگاهیمو و خودمو میخوان فعلا سیکرت نگه دارم و با شما و دوستانم در این سایت هدیه کنم نه با هیچ ادمی وه در بیرون و مردم و خانواده میبینم
من میخوام خوب باشم و رضایت الهی رو داشته باشم میخوام خیلی از مسیر لذت ببرم من از خودم شناخت دارم میترسم وارد میدون رقابت بشم پس چرا خودمو به زحمت بندازم بعد بیام کنترل ذهن کنم و بترسم بقیه از من موفقتر بشن و بازم بشه همون اش و همون کاسه من این تجربه رو داشتم من نگران این مسیر مسیر رویایی منه ولی از اینم که اینقدر نگرانم به هر دلیلی از دستش بدم و از مدارش بیام بیرون محتاط رفتار کنم از شما استاد گرامی ممنون میشم من خواستم اینه که این مسیرو تنهایی بدون اینکه کسی از اطرافیانم بدونه طی کنم و این انتخابم در دایره رضایت الهی باشه من نمیخوام مثلا به پول برسم که به کسی پزشو بدم من میخوام نماینده نشون دادن قدرت خدا باشم بببن افرادی که خیلی آشکار به صورت من نگاه گردن و گفتن تو به این دلیل که خانواده متوسط هستی کسی که خیلی موفقه و شایستش از هر لحاظ به سمت تو نمیاد مگر اینکه من بتونم برات کاری کنم و اون طرف فخر میفروخت و روح دخترانه منو که اون زمان با قوانین آشنا بودم به حقارت و غم کشوند من میخوام انوقدر ثروتمند بشم که انقدر موفق بشم که الگویی باشم برای تمام ادمهایی که میخوان تغییر کنن تمام ادمها فرق نمیکنه چه دینو ومذهب و چه ملیتی چه سنی و چه جنسی دارن میخوام با دیدن نتایج بزرگم بببن که میشه بببن که اونا لایقن و ارزشمندن بببنن که خداوندیکتا رحمتش بهشون بینهایته خدای واقعی حقیقت خداوند که زیباییه به جهان نشون بدم ولی الان نمیخوام مثل سالهای قبل فقط راوی باشم میخوام عمل ککنده باشم نمیخوام کسی رو به راه راست هدایت کنم میخوام خودم راه راستو عمل کنم زندگی کنم خودم تجربه کنم و چیزی حتی یه ذره موجب حواسم پرتیم در این مسیر نشه نخوام همش وقتمو بزارم تا بقیه رو توجیه کنم میخوام در سکوت حرکت کنم تا ایمانم قوی بشه خودم اون نتایجی که میخوانو ببنم نه اینکه وارد یه مسابقه بشم حالا که این خواسته منه با این نیت ایا جز رضایت الهی هم هست با توجه به هر چیزی که گفتم من چون هنوز اول راهم و عزت نفس و اعتماد به نفسمم هنوزرشد محصوصی نداشته بخاطر همین رشدش تصمیم دارم اول خودم رشد کنم و بقبه رو به همون خدا بسپارم در هر شرایطی که هستن مثل ابراهیم ع که در بیابان خاتوادشو رها کرد منم بخاطر خواستم و خودم میخوام این کارو کنم و میخوام که راهم سیکترت بمونه لا ایل تا زمانی که بخوام اون تصمیم و هدفمو اجرا کنم استاد عزیزم مننون میشم بار دیگری راهنماییم کنید با سپاس فراوان به شما .
احسنت بر شما دوست گرامی
همین مسیر را با قدرت ادامه دهید و با کسی در مورد آموزش ها صحبت نکنید مگر اینکه خودشان از شما سوال کنند.
موفق باشید انشالله…
سپاس استاد عزیز